دیکشنری
داستان آبیدیک
corinthian brass or
kəɹɪnθiən bɹɑs ɔɹ
فارسی
1
عمومی
::
یكجور مفرغ كه ازسیم و زرو مس تركیب می كردند
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CORE VALUE
CORE VALUES
CORE WOUND
CORE YARN
COREFLOOD EXPERIMENT
CORELIGIONIST
CORER
CORESPONDENT
CORESPUN YARN
CORF
CORIACEOUS
CORIANDER
CORIANDER SEED
CORING
CORINTHIAN
CORINTHIAN BRASS OR
CORK
CORK HIGH AND BOTTLE DEEP
CORK JACKET
CORK OAK
CORK UP
CORKAGE
CORKED
CORKER
CORKINESS
CORKING
CORKSCREW
CORKSCREW STAIRCASE
CORKWOOD
CORKY
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید